ایمنی در هوانوردي  Air safety :)    بخش اول

تهیه و تنظیم  لطیف جمشیدزاده از فرودگاه اردبیل

 ایمنی هوا Air safety اصطلاحی کلی است که  شامل فرضیه ، تحقیق و طبقه بندی  اختلالات  پرواز و جلوگیری از چنین اختلالاتی از طریق  فراگیر نمودن مقررات و تحصیلات هوانوردی و طی دوره های آموزشی جامع میباشد و بعنوان ایمنی مسافرت هوایی شناخته میشود.

بررسی سوانح هوایی در ایالات متحده :

در دهه  1920، اولین قوانین، برای تنظیم هواپیمایی کشوری در ایالات متحده آمریکا تصویب شد.و قانون بازرگانی هوایی در  سال 1926از اهمیت ویژه  برخوردار بود ، که در مورد لزوم بررسی وصدور مجوز برای خلبانان و هواپیما ، بررسی صحیح حوادث و سوانح ، و استقرار قوانین ایمنی و کمک های ناوبری ، تحت نظارت شعبه هوانوردی از وزارت بازرگانی بود.

با این وجود  ، در سال 1926 و 1927 حدود 24 سقوط هواپیمایی تجاری منجر به فوت، در سال 1928 تعداد 16 فقره و  در سال 1929حدود 51  سانحه هوایی (61 نفركشته) ، وجود داشته است که بدترین شرایط حوادث ثبت شده  برای حدود 1000000 مایل (1600000 کیلومتر) پرواز بوده است.و معادل آن میتوان 7،000 حادثه منجر به مرگ در هر سال را فرض کرد.

نرخ حوادث منجر به فوت  پیوسته ازاین زمان  به بعد کاهش یافته داشته و از سال 1997 به بعد تعداد حوادث و سوانح هوایی مرگبار به یک در هر 2000000000  مایل به ازاء نفر پرواز کاهش یافته است (به عنوان مثال  100 نفرمسافر هواپیما برای 1000 مایل پرواز به صورت  100،000 مایل نفرپرواز محاسبه میشود ) و این در مقایسه نسبی با روش های مختلف حمل و نقل مسافران ، مانند برای رانندگی خودرو یک کشته  در مسافت  100،000 مایل ، هواپیما را یکی از امن ترین وسایل حمل و نقل با مسافت مورد سنجش میتوان در نظر گرفت.

تعداد نامتناسبی از سقوط هواپیمای آمریکا درناحیه  آلاسکا بدلیل شرایط آب و هوایی حاد آن منطقه رخ میدهد. بین سالهای 1990-2006 تعداد 1441 سانحه هوایی در هنگام تاکسی کردن هواپیما و هنگام نشست و برخاست هواپیما در ایالات متحده وجود داشته است  که 373 مورد از این سوانح (26 درصد) منجر به فوت  بوده که از  تعداد 1063کشته شده 142 خلبان حرفه ای بوده است وبرای منطقه آلاسکا حدود 513 مورد(36 درصد) از کل تصادفات ایالات متحده را تشکیل داده است .

یکی دیگر از جنبه های ایمنی هوایی ،حفاظت در برابر حملات تروریستی است. حملات تروریستی تا سال 2001 به عنوان حوادث و سوانح هوانوردی شمرده نمیشدند. با این حال ، حتی اگر آنها به عنوان حوادث و سوانح هوانوردی  شمارش شوند تنها 2 مورد مرگ و میر در هر  2000000000 نفر مایل پرواز اضافه خواهد شد.. فقط 2 ماه بعد از آن ، پرواز 587 خطوط هوایی آمریکا در کویینز ، نیویورک سقوط کرد و 256 نفر کشته شدن ، با عنایت به  پنج مورد سانحه بر روی زمین ،سال 2001 نرخ مرگ و میر بسیار بالای را به نمایش میگذارد . با این حال ، نرخ حوادث و سوانح هوانوردی  آن سال از جمله حملات تروریستی (حدود چهار مورد مرگ در هر  1000000000 نفر مایل) ، در مقایسه با اشکال مختلف حمل و نقل اگر مسافت طی شده در نظر گرفته شود، مسافرت هوایی ایمنی بیشتری خواهد داشت.

لازم بذکر است توسعه ایمنی هوایی ازاصلاح طراحی هواپیما، مهندسی، تعمیر و نگهداری ، تکامل دستگاه های کمک ناوبری ، و پروتکل ها و دستورالعملهای ایمنی منتج میشود.

اغلب گزارش میشود که مسافرت هوای یکی از امن ترین وسایل از نظر مرگ و میر در هر مایل مسافرت میباشد. در سال 2006  انجمن ملی ایمنی حمل و نقل امریکا  National Transportation Safety Board گزارش داد که حدود 1.3 مرگ و میر در هر 100 میلیون مایل سفر وسیله نقلیه vehicle miles  با خودرو و حدود  1.7 مرگ و میر در هر 100 میلیون مایل وسیله نقلیه  برای مسافرت هوایی  وجود داشته است. اینها مایل مسافر passenger miles  نیست. اگر هواپیما 100 مسافر داشته باشد ، پس مسافر مایل 100 برابر وریسک خطر آن 100 برابر کمترخواهد بود. بین سالهای 1995 و 2000 تعداد مرگ در هر مایل مسافر در خطوط هوایی تجاری 3 مسافر درهر 10 میلیارد مایل می باشد.

دستگاههای کمک های ناوبری و پرواز با دستگاه ناوبری :

در اواخر  1920  در ایالات متحده آمریکا چراغهای روشنایی باند فرودگاه ، بعنوان یکی از اولین وسایل کمک ناوبری( navigation aids ) معرفی شده ، ميباشد که برای کمک به خلبانان هنگام فرود در شرایط جوی نامناسب و یا هنگام تاریکی شب استفاده می گردید.

" چراغهای نشاندهنده مسیردقیق تقرب" اصطلاحا" پاپی (Precision Approach Path Indicator)  ازسال 1930 توسعه یافته  كه به خلبانان زاویه فرود درباند پرواز فرودگاه را نشان می داد، بعدا" استفاده از اين وسيله كمك ناوبری بوسیله استانداردهای سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری (ایکائو ICAO ) در سطح بین المللی  به تصویب رسید.

در سال 1929 جیمی دولیتل Jimmy Doolittle تجهیزات پرواز را توسعه داد.

 از اواخر 1920  با گسترش فناوری های رادیویی ، دستگاههاي کمک ناوبری رادیویی توسعه داده شد. كه این وسایل در ترکیب با ابزارآلات موجود در  کابین هواپیما ، در قالب سیستم های فرود (ILS) بطور موفقیت آمیز مورد استفاده قرار گرفت و برای اولین بار توسط پرواز برنامه ریزی شده درفرودگاه snowstorm پیتزبورگ در 1938 بكار گرفته شد و در سال 1949 ، ILS توسط ایکائو برای استفاده بین المللی به تصویب رسید.

متعاقب توسعه رادار در جنگ جهانی دوم ، آن به عنوان وسيله کمک ناوبری ،هنگام  فرود هواپیماهای کشوری توسعه يافت  و در سال 1948 به شكل سیستم  کنترل هواپيما هنگام برخورد با زمین Ground-controlled approach (GCA) ، با اتصال به تجهیزات اندازه گیری مسافت (DME) توسعه يافت. و در فرودگاه ها در 1950 رادار نظارتی فرودگاه (airport surveillance radar ) برای کمک به کنترل ترافیک هوایی مستقرگرديد.

در سال 1960 ايستگاههای سيستم هدايت چند جهتى امواج  VHF  يعنی دستگاههای ناوبری VOR  به عنوان وسيله با نفوذ در ناوبری هوايی جايگزين  ،  فرکانس رادیویی کم دامنه و غیر جهت دار (NDB Non-directional beacon) گرديدند.كه بعدا" ایستگاه زمینی VOR با تركيب  DME ، تحت عنوان ایستگاه های مستقل  VOR DME  در نقشه های ناوبری هوايی جای گرفتند.

 ایستگاه های VORTAC ، که ترکیبی از ویژگی های VOR وTACAN (سيستم ناوبری هوایی نظامی) ميباشد ویژگی فاصله ( DME )وسمت(azimuth )را به خلبانان هواپيماهای نظامی را ارائه ميدهد. با استفاده از تجهیزات گيرنده در هواپیما ، خلبان هواپيمای نظامی  می تواند درجه سمت مغناطيسى ( radials ) خود را از ايستگاه ناوبرى  VOR و همچنین مسافت شيبی DME  را از ایستگاه  ناوبری مشترک DME- TACAN  دريافت نمايد.

همه وسایل كمك ناوبری زمینی توسط  دستگاههای ناوبری ماهواره ای از جمله سیستم " تعیین موقعیت جهانی" (Global Positioning System (GPS  پشتيبانی و تكميل شدند و برای خدمه پروازی اين امكان را مهيا ساخت تا موقعیت خود را با دقت هرچه بيشتر درهر نقطه ای از جهان بدانند. با ورود گسترده سیستمهای ناوبری تكميلی در فرودگاهها (Wide Area Augmentation System  (WAAS)) ، سيستمهای ناوبری جی پ اس ، دارای دقت كافی برای ارتفاع سنجی عمودی و افقی در هوانوردی گرديده اند و مورد استفاده روزافزون در وسايل تقرب فرودگاه و ناوبری مسیرهوایی قرار ميگيرند.